ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
علل و زمینه پیدایش فیلترینگ
اقدامات چین و استرالیا
وضعیت ایران
اروپا
استرالیا
کانادا
چین
عربستان سعودی
هندوستان
سایر کشورها
گسترش اینترنت زمینه ای را به وجود آورد که طیف وسیعی از اطلاعات بدون
هیچگونه محدودیتی و فراتر از مرزهای جغرافیایی در سراسر جهان منتشر شود و
به نحو چشمگیری به یک رسانه ارتباطی و اطلاعاتی تبدیل گردد. ضمن اینکه
مخاطبان و کاربران اینترنت هم به همان اندازه افزایش مداومی داشته اند.
خصوصیت و ویژگی اینترنت و سهولت انتشار مطالب و اطلاعات وعلاوه بر آن راحتی
دستیابی به انواع مختلف اطلاعات در وب اعم از متن، صوت و تصویر و داده های
گرافیکی متنوع، به اندازه ای شدت یافته است که در برخی موارد اطلاعات حاوی
مطالب مخرب و زیانباری نیز در وب منتشر می شود که زمینه سوء استفاده های
مختلف را فراهم آورده است. هرزه نگاری های جنسی بخصوص در زمینه سوء استفاده
از کودکان، ترویج خشونت و فساد، خرید و فروش مواد مخدر و زیانبار، اشاعه
اطلاعات خصوصی افراد و سازمانها، استفاده از اطلاعات وب در جهت اهداف
تروریستی وموارد مشابه، ضرورت کنترل محتوای وب را ناگزیرساخته است، ولی
این کنترل و نظارت برانتشار اطلاعات در جوامع مختلف و بر حسب خط مشی های
سیاسی و فرهنگی هر جامعه ای نمودهای متفاوتی داشته است. در برخی جوامع غربی
تاکید بیشتر بر عدم سوء استفاده از اطلاعات خصوصی افراد و جلوگیری از
انتشار تصاویر جنسی کودکان و ممانعت از دسترسی سازمانهای تروریستی به
اطلاعات خاص و مهم است اما کنترل محتوای اینترنت در جوامع شرقی و مذهبی
فراتر از موارد فوق است و نظارت شدید بر اشاعه افکار و عقاید سیاسی در شبکه
جهانی را نیز شامل می شود. بطور مثال در کشور چین که مقام اول را در جهان
از نظر تعداد کاربران اینترنت داراست، نظارت گسترده ای بر محتوای اطلاعات
سیاسی صورت می گیرد و کنترل جدی بر عقاید و اندیشه های متضاد با حکومت
کمونیستی چین در وب حاکم است و به این منظور "پلیس اینترنت" در این کشور
نیز با این هدف شکل گرفته است.
عمده دلایل فیلتر کردن اینترنت در کشورهای مختلف را میتوان در چهار
تقسیم بندی کلی گنجاند: "مسائل سیاسی"، "مسائل اجتماعی"، " مسائل امنیتی" و
"مسائل اخلاقی".
آنچه باعث تفاوت مبنایی هر کشور برای فیلترینگ میشود، ارزش های
بنیادین مورد توجه در هر مقوله در آن کشورها است. در مجموع میتوان گفت
تعداد کشورهایی که در منطقه و جهان به نحوی با مساله فیلترینگ و سانسور در
اینترنت مواجه هستند نسبتا قابل توجه است.
کشورهایی مانند سوئد، فرانسه وآلمان در قاره اروپا و کشورهایی مانند
هند، عربستان، کره جنوبی، مالزی و در مجموع آسیا به عنوان بزرگترین قاره
دنیا و نیز کانادا دارای گستردهترین میزان تنوع فیلترینگ میباشند.
گزارش زیر بر تجارب دیگر کشورها در امر فیلترینگ مروری اجمالی دارد.
آمریکا
در آغاز دوران رشد چشمگیر اینترنت و افزایش تصاعدی محتوا در آن،
والدین آمریکایی تحت تاثیر چند مورد منتشر شده در رسانه های بزرگ، از
دسترسی فرزندانشان به اینترنت به هراس افتادند و فشاری را آغاز کردند که
منجر به تصویب “قانون نزاکت ارتباطات” Communications Decencey Act در
کنگره آمریکا شد. این قانون، فیلتر و مسدود ساختن محتویات “غیر اخلاقی” را
مجاز دانسته است.
بدنبال تصویب این قانون، شرکت های سازنده نرم افزارهای امنیتی برای
رایانه ها و شبکه ها، برنامه های فیلترینگی را عرضه کردند که یا در مبدا
خدمات اینترنتی یعنی شرکت های “رسا” ISP و یا بصورت مجزا توسط شرکت ها یا
کاربران عادی بر روی رایانه ها نصب می شوند.
بسیاری از شرکت های تولیدکننده برنامه های امنیتی تمایل ندارند برنامه
هایشان را تحت عنوان “سانسور افزار” Censorware معرفی کنند. با توجه به
جنبه منفی این عنوان، آنها عناوینی چون فیلترینگ را ترجیح می دهند. سانسور
افزارها می توانند با یافتن کلماتی خاص در یک آدرس اینترنتی دسترسی به آن
سایت را مسدود کنند یا حتی در نمونه های پیشرفته تر، محتوای سایت ها را نیز
برای یافتن کلید واژه ها و تصاویر تعیین شده کاوش نمایند. البته هم اکنون
برخی نرم افزار ها با عنوان detection porn در بازار وجود دارد که ضمن
تشخیص محتوای مستجن به فیلتر نمودن آنها اقدام می نماید.
آدرس های اینترنتی وب سایت های مورد نظر نیز می توانند به این برنامه
ها شناسانده شده و مسدود شوند. نمونه های خانگی چنین نرم افزارهایی امکان
فعال کردن “قفل والدین” Parental Lock را به پدر و مادران می دهد تا مانع
دسترسی کودکان به سایت های غیر اخلاقی شوند.
پس از حوادث یازدهم سپتامبر 2001 نیز، پاى دولتها و حکومتهاى فراوانى
به حیطه فیلترینگ باز شد و در این میان نقش کشورهاى اروپایى و به ویژه
ایالات متحده پر رنگتر از سایرین بود. ایالات متحده به عنوان پیشروترین
کشور دنیا هم در زمینه به کارگیرى و توسعه تجهیزات اینترنت و هم در زمینه
تولید محتواى اینترنتى، پس از حملات 11 سپتامبر، با چالش جدى در مواجهه با
اینترنت رو به رو شد و دولت این کشور، قوانین محکمى را در این مورد وضع کرد
تا جایى که حامیان حریم شخصى و آزادىهاى مدنى به اعتراضات گستردهاى علیه
دولت بوش دست زدند. آمریکا در تاریخ 24 اکتبر 2001، قانونى تحت عنوان
Patriot Act را تصویب کرد که به موجب آن، کنترل و نظارت بر تبادل دادههاى
online کاربران، رنگ قانونى به خود مىگرفت؛ این قانون که در قالب مبارزه
با تروریسم به تصویب رسیده بود، موجى از مخالفت و اعتراض را هم در میان
جمهورى خواهان و هم در بین دموکراتها برانگیخت. پیادهسازى Patriot Act که
به شدت از سوى دادستانى امریکا دنبال مىشود، در نوامبر 2003 با اعطاى
اختیارات بیشتر به پلیس امریکا-FBI - از این نیرو خواست تا کلیه اطلاعات
مربوط به کاربران اینترنتى را، حتى براى تحقیقات غیررسمى، جمعآورى کند. از
سوى دیگر، برخى ایالتهاى امریکا مثل پنسیلوانیا قوانین مخصوص به خود را
براى فیلتر کردن محتواى اینترنتى دارند. علاوه بر این، در سال 2000 نیز
کلیه کتابخانههاى امریکا موظف شدند براى انجام فعالیتهاى اینترنتى،
فیلترهاى مربوط به تصاویر غیر اخلاقى را در کامپیوترهاى خود نصب کنند.
اجراى نامناسب این قانون با عنوان فیلتر شدن اشتباهى بعضى از سایتها باعث
شد تا برخى گروههاى مدافع حقوق مدنى در سال 2002 به دولت بوش اعتراض کنند.
تغییر رییس جمهور در امریکا نیز باعث تغییر در سیاست نقض حریم خصوص
افراد نشده و اوباما نیز پس از روی کار آمدن اقدام به تمدید قانون شنود در
این کشور کرد.
جاسوسی دولت امریکا از سرویس جی میل
پس از اینکه وزیر ارتباطات استرالیا، «استفان کانروی» سیاستهای حریم
شخصی گوگل را به چالش کشید و این شرکت را تهدید به فیلتر کردن نمود، سایت
اخبار فناوری اطلاعات استرالیا با نقل پاسخ این شرکت، تأیید کرد که گوگل
اجازۀ دسترسی دولت آمریکا به جیمیل را فراهم کرده است. پس از تصویب لایحۀ
میهنپرستی (Patriot Act) که توسط دولت بوش ارائه شده بود، دولت آمریکا
اجازه یافت که کنترل گسترده و جامعی بر مخابرات و ارتباطات رایانهای از
جمله تلفن، فکس، ایمیل و ... داشته باشد. هر چند قبل از آن نیز چنین
کنترلهائی با قواعد مشخص انجام میشد، اما هیچگاه امکان کنترل کامل و
گستردهای به مانند این قانون در اختیار دولت قرار داده نشده بود. در این
میان، گوگل زیرساخت عظیمی را برای کنترل ارتباطات اینترنتی کاربران فراهم
ساخته که به خوبی توسط دولت آمریکا مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. هر چند
گوگل ادعا کرده که تجسس در چارچوب قانون انجام میشود، اما طبعاً این قانون
برای مردم کشورهایی که آمریکا با آنها مشکل دارد، از جمله ایرانیان
کاربردی ندارد.
تاریخچۀ جی میل
از ابتدای راهاندازی جیمیل، به دلیل نقض حریم شخصی کاربران انتقادات
زیادی به آن وارد شد. ایدۀ ایندکس کردن ایمیل کاربران و جستجو در آنها،
نگهداری دائمی ایمیلها، سیستم ثبت نام دعوتنامهای و ایجاد فضای فراوان
برای جلوگیری از حذف پیامها همگی نکاتی بود که حتی پیش از راهاندازی
سرویس ایمیل گوگل توسط رسانههای فعال در زمینۀ فناوری اطلاعات بر روی آن
تأکید شده و کاربران از استفاده از جیمیل برحذر داشته میشدند. البته گوگل
برای همۀ اینها توجیهی را عرضه میکرد: این اطلاعات را برای تبلیغات روی
صفحات وب لازم داریم! پس از راهاندازی این سرویس ایمیل، به دلیل عدم وجود
سرویس مشابه (حتی سرویس تجاری) در کشورمان، بسیاری از کاربران به استفاده
از آن روی آوردند و حتی دعوتنامۀ این سرویس رایگان به جهت باکلاس بودن در
بعضی نقاط تهران به قیمتهایی در حدود 50-100 هزار تومان خرید و فروش
میشد. هم اکنون نیز بسیاری از هموطنانمان در مسائل خصوصی و تجاری و حتی
دولتی از این سرویس بهره میگیرند.
وضعیت قانونی
در برخی از کشورها مانند کشورهای اروپائی، استرالیا و ...، امکان شکایت
از جی میل در صورت نقض حریم شخصی و سوء استفاده از این اطلاعات وجود دارد.
گوگل در این کشورها دفتر دارد و در صورت سوء استفاده، باید پاسخگو باشد.
با این همه در این کشورها نیز انتقادات گستردهای از گوگل شده و این شرکت
با چالشهای قانونی بزرگی مواجه شده است. متأسفانه به دلیل دشمنی طولانی
مدت آمریکا با ایران، این اقدامات قانونی برای ایرانیان ممکن نیست.
دو کشور چین و استرالیا که نه تنها از توانائی فنی کافی برای ارائۀ
خدمات جایگزین برخوردارند، بلکه سرویسدهندههای اینترنتی در این دو کشور
به طور فعال سرویسهای جایگزین را با کیفیت مناسب عرضه میکنند، دست به
اقدام زدهاند. چین دسترسی به سرویسهای گوگل را محدود کرد و پس از آن
استرالیا نیز در پی اقدام مشابهی است. حتی اگر بخواهیم چین را به سانسور
متهم کنیم، استرالیا در این چارچوب نمیگنجد. مشکل اساسی با گوگل، نقض حریم
شخصی و سوء استفاده از اطلاعات شخصی کاربران است و این ارتباطی با سانسور
(که مسئولین گوگل مرتب بر آن تأکید میکنند) ندارد.
نمونههای از سوء استفاده از ایمیل
هم اکنون، هم وطن خبرنگارمان، حمید معصومینژاد در ایتالیا دستگیر
شده و به اتهاماتی واهی (ارسال ایمیل های شخصی یا کاری به شهروندان
ایتالیایی در راستای ماموریت خبرنگاری) در زندان به سر میبرد. اتهامات او
شامل ارتباطات گسترده با ایتالیاییهاست که از وظایف طبیعی یک خبرنگار به
شمار میرود.
چندی پیش نیز رمز عبور ایمیل سفارتهای ایران در چند کشور خارجی به
سرقت رفته بود. ما با کشورهائی طرف هستیم که ارزشی را برای حقوق شهروندی
ایرانیان قائل نیستند؛ دولت و نیز شرکتهای خصوصی سرویس دهندۀ اینترنت باید
به فکر راهی برای حل این مشکل باشند.
در این بین ایرانیان وضعیت ویژهای دارند؛ هر چند آمریکا از
شهروندان خود جاسوسی گستردهای را به انجام میرساند و این جاسوسی پس از 11
سپتامبر و تصویب قانون میهنپرستی (Patriot Act) گستردهتر و نیز
آزادانهتر به انجام میرسد، اما به هر حال در یک چارچوبۀ مشخص انجام
میگیرد. اما در مورد کشورهائی که به صراحت مورد تحریم آمریکا قرار دارند،
هیچ محدودیتی وجود ندارد. اطلاعات شخصی کاربران ایرانی بدون هیچ محدودیتی
در اختیار سرویسهای امنیتی آمریکا قرار میگیرد. این اطلاعات شامل
ایمیلهای فرستاده شده، افرادی که با آنها ارتباط برقرار شده است، آدرس
اینترنتی که از آنها به جیمیل وصل شدهاند و ... میشود. چندی پیش دولت
آمریکا این تحریمها را برای سرویسهای اینترنتی که به جمعآوری اطلاعات از
کاربران ایرانی میپردازند لغو کرد. اما سرویسهای شامل ارزش افزوده یا
سرویسهای مهم و مفید مانند Google Code Search هنوز هم در فهرست تحریمهای
گوگل علیه ایران قرار دارند. این خود نشان میدهد که دولت آمریکا از
سرویسهای مانند جی میل به ایرانیان نه تنها نگران نیست، بلکه بر روی آن
تأکید دارد. جی میل چندی است که با ارائه سرویس Buzz، دسترسی به سایتهای
فیلتر شده مانند Twitter را نیز فراهم کرده است. این امکان در سرویس دیگر
گوگل به نام Google Reader نیز وجود دارد و این خدمات، قوانین ایران را به
سخره میگیرد. البته این کارها با آگاهی کامل ارائه میشود و هر از چند
گاهی مسئولین گوگل با پیامی در وبلاگ رسمی خود، به آن مباهات میکنند!
کشوری که به راحتی هواپیمای ایرباس ایران را مورد هدف موشک قرار داد، از
زیر پا گذاشتن قوانین ایران و به تاراج بردن اطلاعات شخصی کاربران ایرانی
چه ابائی دارد؟
وضعیت دیگر سرویسهای اینترنتی
در بین سرویسهای اینترنتی گوگل، مشکل تنها جی میل نیست؛ شرکت
موزیلا که کار توسعۀ نرمافزار فایرفاکس را بر عهده دارد، حدود 90 درصد
درآمد خود را به طور مستقیم از گوگل دریافت میکند. در مقابل، موزیلا نیز
دسترسی به سرویسهای گوگل را تضمین کرده است؛ نکتۀ جالب دیگر در مورد
فایرفاکس این است که از طریق سرویس Safe Browsing گوگل، آدرس هر صفحهای که
در فایرفاکس دیده شود، به سرورهای گوگل فرستاده میشود تا از سلامت و
مشکلدار نبودن آن (به طور مثال ویروسی نبودن آن) اطمینان حاصل شود. این
سرویس نیز امکان خوبی را برای گوگل فراهم میآورد تا صفحات بازدید شده توسط
کاربران را ردیابی کند. با ساز و کارهای دیگری که گوگل در سرویسهای
اینترنتی مختلف دارد -از جمله سرویس Adsense و جیمیل- و ترکیب اطلاعات،
گوگل نه تنها میتواند تشخیص دهد که از چه آدرس IP صفحات اینترنتی بازدید
میشوند، بلکه میتواند هویت دقیق فرد بازبینی کننده را نیز تشخیص دهد. این
بخش نیاز به توضیح فنی بیشتری دارد که در این مقال مجال پرداختن آن نیست.
اما قصه فیلترینگ در اروپا و کشورهاى عضو اتحادیه اروپا، داستان
دیگرى دارد؛ فرانسه به عنوان کشورى با تمدن و فرهنگ کهن، براى حفظ ارزشهاى
فرهنگى خود، نتایج موتورهاى جستوجوى اینترنتى از جمله گوگل Google را
دستکارى کرده و به زعم خود، آن را بومى مى کند. علاوه بر این، با وجودى که
تصمیمات اصلى و عمده پیرامون آزادى بیان در اینترنت و حفظ حریم خصوصى افراد
در این عرصه، توسط اتحادیه اروپا اتخاذ مىشود، اما کشور فرانسه یکى از
معدود اعضاى این اتحادیه است که در پذیرش آنها مقاومت زیادى کرده و سعى
دارد قوانین خود را اجرا کند.
در بحث نظارتى نیز، کشور فرانسه با تصویب قانون LSQ در سال 2001، کلیه
ISP هاى این کشور را موظف کرد تا فعالیتهاى اینترنتى و پیامهاى
پستالکترونیک مشتریان خود را حداقل به مدت یک سال، ذخیره و نگهدارى کنند.
همچنین این قانون به قضات و پلیس این کشور اجازه مىداد تا در پیامهاى
شخصى کاربران به منظور کشف یا اثبات جرم، به تفحص بپردازند. این کشور نزدیک
به 22 میلیون کاربر اینترنت دارد که یک سوم جمعیتش را تشکیل میدهند. به
این ترتیب مردم فرانسه یکی از آنلاینترین کشورهای دنیا به نسبت جمعیتش
است. قوانین اینترنتی در این کشور بیشتر شامل قوانین تجارت الکترونیک و
رعایت حریم شخصی و جرایم رایانهای آن بیشتر مربوط به مسایل امنیت ملی و
آسیبهای اقتصادی است. ضمن اینکه فیلترینگ به طور جدی در مدارس این کشور و
با بستن IP ها اعمال میشود.
در اکثر کشورهای اروپایی از جمله "انگلیس" فیلترینگ بیشتر بر روی
مسائلی مانند پورنوگرافی کودکان، نژاد پرستی و مسائل تروریستی اعمال می
شود. در "کانادا" و "استرالیا" نیز ماجرا کم و بیش مانند اروپاست.
فیلترینگ اینترنت در استرالیا عمدتا به طرحهای ممنوعیت محتوای
مجرمانه اینترنتی برمیگردد و دولت فدرال این کشور به واسطه ارایهدهندگان
اینترنت دسترسی به برخی سایتها را محدود میکند.
حزب کارگر استرالیا در سال 2008، طرح اجباری فیلترینگ اینترنت را برای
تمامی شهروندان معرفی کرد. البته هنوز این طرح کاملا اجرایی نشده است. نهاد
مدیریت ارتباطات و رسانه استرالیا (ACMA) در راستای این طرح، لیست سیاهی
از وبسایتهایی را که محتوای مجرمانه دارند، فراهم کرده و سایتهایی که
در این لیست سیاه قرار میگیرند، به ازای هر یک روز فعالیت، 11 هزار دلار
جریمه میشوند. از اواسط ماه میلادی گذشته نیز قانون جدیدی با عنوان
“شاخصهای افزایش ایمنی اینترنت برای خانوادهها” در استرالیا مطرح شد که
از طرح قبلی فیلترینگ اینترنت حمایت میکند.
قوانین استرالیا در زمینه سانسور اینترنت با عناوینی چون دیواره آتش
بزرگ استرالیا، دیواره آتش ضد خرگوش(که برگرفته از نام دیوار ضد خرگوش در
این کشور است) مطرح شده که میتوان گفت مجموعهای از قوانین ایالتی و فدرال
است ولی مساله مهم در اینجا مقررات مربوط به برنامه پنجم طرح خدمات پخش
رسانهای سال 1992 است که بر اساس آن، اگر شکایتی در زمینه محتوای اینترنتی
صادر شود، ACMA حق دخالت دارد و میتواند محتوای فیلم و ویدیوی آنلاین را
بررسی کند. اگر محتوای سایتی در رده +R18 و +X18 قرار گیرد، سیستم شناسایی
بزرگسال نداشته باشد و در استرالیا هم میزبانی شده باشد، باید محتوای
نامناسب از سایت حذف شود. اما اگر این سایت در خارج از استرالیا میزبانی
شده باشد، نام سایت در لیست سیاه وارد میشود و بعد از طریق نرمافزار
فیلترینگ مسدود میشود و نرمافزار فیلترینگ از سوی ارایهدهندگان اینترنت
به مشتریان توصیه میشود.
در اکتبر سال 2000 سازمان غیرانتفاعی (EFA(Electronic Frontiers
Australia بر اساس طرح آزادی اطلاعات(FOI) مبادرت به فراهم کردن اسنادی
مرتبط با پیادهسازی فیلتر اینترنت کرد، حال آنکه تنها تعداد کمی از این
اسناد منتشر شده بود. با این حال در سال 2003 قانون جدیدی با نام
تصویبنامه قانونی ارتباطات سال 2002 مطرح شد که مورد تایید دولت لیبرال و
چهار نهاد غیر وابسته قرار گرفت ولی حزب کارگر با آن مخالفت کرد. در حالی
که دلیل تصویب این طرح را جلوگیری از دسترسی افراد به محتوای هرزهنگاری
کودکان با بررسی سایتهای مسدود اعلام کردند، این تصویبنامه تمامی اسناد
طرح آزادی اطلاعات حتی آنهایی را که التزامی نداشتند در بر میگرفت. EFA
نیز اعلام کرد که این تصویبنامه برای جلوگیری از ارایه طرحهای
موشکافانهتر فیلترینگ اینترنت مطرح شده است. اصلاحیه قانون کپیرایت سال
2004، در نهایت در 9 دسامبر همان سال توسط مجلس سنا تصویب شد و بر اساس
توافقنامه تجارت آزاد آمریکا- استرالیا، کپیرایت در این کشور توسعه یافت.
تاثیر این توافقنامه بیشتر روی ارایهدهندگان اینترنت نمود کرد، ولی
انجمن صنعت اینترنت و EFA به مخالفت با این طرح برآمدند.
در سال 2006 پارلمان فدرال طرحی ارایه کرد که بر اساس آن محتواهای
مربوط به خودکشی در سایتها ممنوع شد.
کنترل و بررسی محتوایی تمامی اشکال وسایل ارتباطی
در ماه ژوییه سال 2007 نیز طرح دیگری با نام برنامه هفتم طرح خدمات
پخش رسانهای سال 1992 مطرح شد که تمامی اشکال وسایل ارتباطی در رده آن
قرار میگرفت و طبق آن حتی موبایل نیز از نظر محتوایی باید مورد بررسی قرار
میگرفت. بر این اساس اگر ارایه دهندهای محتوایی را ارایه دهد که جزو
محتواهای مربوط به افراد بالای 18سال باشد، باید ارایهدهنده اینترنت یا
موبایل با استفاده از سیستم شناسایی، سن کاربر خود را تشخیص داده و بعد این
محتوا را در اختیارش قرار دهد. از این رو، در کل محتواهایی که مربوط به
سنین بالای 18 سال میشد در استرالیا ممنوع اعلام شد ولی در عوض این
محتواها در ازای مبلغی برای افراد بالای 18 سال قابل دسترس بود.
برخی از دولتهای ایالتی نیز قوانینی تصویب کردند که انتقال محتوای
نامناسب به افراد زیر 18 سال را ممنوع میکرد. در ایالت نیوساوث ولز(NSW)
قانون سانسور اینترنت در سال 2001 معرفی شد که محتوای آنلاین مجرمانه را
برای افراد زیر 18 سال کاملا ممنوع کرد.
در نهایت نیز در ماه دسامبر گذشته، دولت این کشور قانون جدیدی با
عنوان شاخصهای افزایش ایمنی اینترنت برای خانوادهها معرفی کرد که قرار
است بعد از همفکری عمومی در پاییز 2010 به طور رسمی معرفی شود. این قانون
هم از فیلترینگ اینترنت حمایت میکند. با این تفاوت که بنابر اعلام دولت
هدف از آن شفافسازی فرآیند رد محتوای آنلاین، اعطای اختیارات بیشتر به
ISP ها، اجازه فیلتر انتخابی به مشترکان و فراهم کردن زمینه برای رایزنی
است.
لیستهای سیاه
در اکتبر سال 2008 دو لیست سیاه توسط مقامات استرالیا ارایه شد.
یکی از این لیستها مربوط به محتوای غیرقانونی و دومی مربوط به محتوای
نامناسب برای کودکان است. اولین فیلتر برای تمامی کاربران اینترنت این کشور
الزامی است، اما دومی تنها برای کودکان ضرورت دارد. دولت استرالیا هنوز
جزییات این طرح را اعلام نکرده، اما اشاره کرده که الزام فیلتر شامل 9 هزار
سایت میشود و هم لیست سیاه ACMA و هم لیست سیاه بنیاد نظارت بر اینترنت
بریتانیا(IWF) را دربرمیگیرد.
ابن لیست IWF در ماه دسامبر سال 2008 مشکلاتی را به وجود آورد زیرا یکی
از مقالات ویکیپدیا جزو این لیست فهرست شده بود و بسیاری از
بریتانیاییها تا مدتها نمیتوانستند آن را ویرایش کنند.
محتواهای مجرمانه از نظر ACMA عبارتند از:
- هر گونه محتوایی که در رده بالای 18 سال قرار میگیرد که شامل
هرزهنگاری، هرزهنگاری کودکان، محتواهای خشونتآمیز، تصاویر یا مطالب
مربوط به مواد مخدر، نمایش ارتکاب جرم و اقدامات تروریستی میشود.
- هر محتوایی که مربوط به افراد بالای 18 سال است، ولی کودکان به آن
دسترسی دارند.
به گزارش خبرنگاران بدون مرز در گزارش “دشمنان اینترنت” این سازمان،
استرالیا را در فهرست دشمنان اینترنت در کنار کشورهایی مانند کره شمالی،
ترکیه و روسیه قرار داد.
طبق اعلام این گروه مدافع مطبوعات، در حالی که استرالیا در زمینه
سانسور در ردیف این کشورها قرار نمیگیرد اما پیشنهادش برای بهکارگیری
فیلتر اجباری در اینترنت برای حذف مطالب غیرقانونی بازتاب های مختلفی داشته
است.
استفان کانروی، وزیر ارتباطات استرالیا، خواهان فیلتر وب توسط
فراهمکنندگان خدمات اینترنتی است تا دنیای آنلاین نیز با استانداردهای
سانسور بهکارگرفته شده برای مطالبی مانند فیلمها، کتابها و DVD مطابق
شود.
به گفته سخنگوی این وزارتخانه، دولت استرالیا از قرارگیری محتوای
رتبهبندی شده تحت درجه RC در اینترنت پشتیبانی نمیکند؛ این محتوا شامل
تصاویر سوءاستفاده از کودکان، خشونت، دستورالعملهای مفصل برای انجام اعمال
تروریستی یا استفاده از مواد مخدر و مطالب حمایتکننده از اعمال تروریستی
میشوند. تحت قوانین طبقهبندی شده استرالیا، این مطالب در نشریههای خبری
یا کتابخانهها موجود نبوده و در سینما یا تلویزیون مشاهده نمیشوند و
برروی وب سایتهای تحت میزبانی استرالیا قابل دسترس نیستند.
اما طبق پیشنهاد دولت این کشور، با الزام خدماتدهندگان برای مسدود
کردن محتوای اینترنتی میزبانی شده در خارج از این کشور که مطالب آنها به
عنوان RC شناخته شده، این نوع مطالب سازماندهی میشوند. با این همه گروه
مدافع آنلاین Electronic Frontiers استرالیا اعلام کرده این فیلتر همچنان
ایده خوبی نیست و بر این باور است که بهکارگیری چنین سیستمی راه را برای
سانسور گستردهتر در آینده هموار میکند.
کشور کانادا یکی از 10 کشور برتر در زمینه ارتباط اینترنتیست. ISP
ها بر طبق قانون این کشور موظف به ثبت اطلاعات تمامی فعالیتهای اینترنتی
کاربران به مدت 6 ماه هستند. این مساله مخالفتهایی را از میان گروههای
مختلف به همراه داشته و این افراد آن را نوعی نقض حریم شخصی توسط قوانین
دولتی میشمارند.
در بخشی از تحقیقی که در دانشکده حقوق دانشگاه "هاروارد" در آمریکا
در زمینه فیلتر کردن سایت های اینترنتی در سال گذشته انجام شد، مشخص
شدکشور "چین" در صدر جدول فیلترینگ سایت های اینترنتی قرار دارد. از جمله
مواردی که دولت چین به آن حساس است، میتوان به استقلال تایوان و تبت،
خشونت پلیس، واقعه تاریخی میدان "تیانمن" در ۱۹۸۹، پورنوگرافی، سایتهای
"بی بیسی" و "ویکی پدیا" اشاره کرد. گفته میشود چین اخیرا شیوه خاصی از
فیلترینگ را در سایت "گوگل" اعمال میکند. به این نحو که موتور جستجوگر
گوگل بنا به تقاضای مقام های چین از ارائه برخی سایتها در جستجوهای
کاربران چینی خودداری میکند. یعنی ممکن است جستجوی واژهای که در چین
ناممکن و بینتیجه است در مکان جغرافیایی دیگری نتایج بسیار متفاوتی داشته
باشد.
مسدود کردن سایت اشتراک عکس "فلیکر" به دلیل ارسال تصاویری از کشتار
میدان "تیانمن" در سال ۱۹۸۹ یکی از بارزترین تلاش های چین برای کنترل سایت
های اینترنتی است.
ویکی پدیا و جمعی از وب سایت های معروف دیگر، اغلب سایت های خبری و
وبلاگ های شخصی نیز مشمول فیلترینگ در این کشور هستند. چین سیستم پیچیده ای
از فیلترها و ارتشی از دهها هزار کنترل کننده انسانی را به کار برده که
بر اعمال کاربران اینترنتی این کشور نظارت میکنند. دولت این کشور این
دستگاه نظارتی را که به نام "دیوار آتش بزرگ" شناخته شده، برای ایجاد یک
"محیط سالم اینترنتی" برای مردم این کشور ضروری میداند.
گروه گزارشگران بدون مرز در چین اظهار میدارند که مقامات چینی بطور
روز افزونی از تکنولوژیهای جدیدی برای کنترل اطلاعات استفاده میکنند، این
گروه میافزاید که یک کمپانی تجاری چینی با نصب سیستم خاصی روی مانیتور
تلفنهای همراه ادعا میکند که قصد دارد، شایعات کاذب سیاسی و یا
بیانیههای ارتجاعی را ردیابی کند. این شرکت چینی که VENUS INFO TECH نام
دارد در یک نشست مطبوعاتی اظهار داشته است که سیستمهای مراقبت و حفاظت
توسط الگوریتمهای فیلترینگ مستقر روی صفحه کلید عمل میکنند. مطمئنا این
صفحه کلید، صفحه اخطار نصب شده را به طور اتومات به گونهای تنظیم میکند
که پلیس را آگاه کند. در خصوص شیوع بیماری سارس اولیای امور در چین سعی
کردند فاجعه این بیماری سارس را مخفی کنند، اما میلیونها SMS فرستاده شده
مانع از پنهان کاریهای دولت در این زمینه شد. سانسور اینترنت در چین
سابقهای چند ساله دارد و دولت چین تقریبا از سال 1996 مبارزه خود را با
فیلترینگ 100 سایت آغاز نمود و در سال 2002 به آن شدت بیشتری بخشید. بر طبق
تحقیقات منتشر شده توسط دانشگاه هاروارد، بسیاری از سایتهای تحت فیلتر
چین را سایتهایی با محتوای بیماریهای جنسی، اخبار و حتی در مقاطعی
موتورهای جستجو تشکیل میدهند. براساس اقدامات جدیدى که مقامات چینى اجراى
آن را اعلام کرده اند، کسانى که از امکانات اینترنت یا تلفن همراه براى
انتشار مطالب خلاف اخلاق در این کشور استفاده کنند با مجازات حبس و جریمه
سنگین نقدى مواجه مىشوند. این تدابیر طى بخشنامهاى اعلام شده که اعضاى
دادگاه عالى خلق چین و دادستان کل آن کشور صادر کردهاند.
عربستان یک و نیم میلیون کاربر اینترنتی دارد که دو سوم آن را زنان
تشکیل میدهند. با توجه به گستره وسیع سایتهای سانسور شده اعم از مذهبی،
سیاسی، جنسی عملا دسترسی به بسیاری از سایتها قطع شده و تنها دسترسی محدود
به برخی از منابع و مراجع آزاد است. واحد خدمات اینترنت یا (Internet
Services Unit (ISU نهادی است که وظیفه فیلتر کردن را در این کشور بر عهده
دارد. بسیاری از سایتها از جمله سایتهای فیلترشکن، مترجمهای آنلاین و
حتی بسیاری از سایتهای طنز و سرگرمی از جمله سایتهایی هستند که در فهرست
سیاه این کشور قرار دارند.
سایتهای فیلتر شده در عربستان علاوه بر سایت های غیراخلاقی، برخی سایت
های مذهبی، پزشکی، فکاهی، فیلم و موسیقی را نیز شامل میشوند. بررسی ها
نشان میدهد که سایت های غیر اخلاقی بیش از سایر سایتها فیلتر میشوند و
در مجموع حدود ۸۶ درصد از سایت های غیر اخلاقی در عربستان غیرقابل دسترس
هستند.
وبلاگ های شخصی افراد نیز فیلتر می شوند و دسترسی به آنها به سادگی
امکان پذیر نیست. بر پایه این گزارش هم چنین سایتهایی که به کاربر اجازه
میدهند تا با استفاده از آنها از فیلترها عبور کند همگی فیلتر شده اند.
نکته قابل توجه آن که در میان سایت های فیلتر نشده، بسیاری سایت های خبری،
سایت های دولتی آمریکا و اسرائیل (به جز یک مورد) قراردارند.
این کشور تقریبا بیشترین سایتهای خبری و مطبوعاتی را در آسیا
داراست. ضمن اینکه جنگ مجازی بین این کشور و کشور پاکستان سالهاست که
جریان دارد و هکرهای دو کشور وبسایتهای یکدیگر را مرتبا تهدید میکنند.
موارد مورد فیلتر در این کشور شامل افترا و اتهام، شرطبندی، نژادپرستی،
تروریسم و سوءاستفاده از کودکان و موارد مشابه دیگر است. موارد کنترل دیگر
در این کشور کافینتها هستند که بر طبق قانون موظفند تا شماره ملی و آدرس
پستی کاربران را ثبت نمایند. همچنین کافینتها ملزم به نصب برنامههای
فیلترینگی هستند که بر طبق قانون سایتها را فیلتر میکند.
بر اساس گزارش دانشگاه هاروراد در خصوص فیلترینگ، "ویتنام" بیشتر
در مورد سایتهایی اعمال فیلترینگ می کند که مطالبی بر خلاف دولت
مینویسند.
در "ازبکستان" اغلب سایت های طرفداران آزادی رسانهها و معترضان به عدم
رعایت حقوق بشر فیلتر میشود.
در کره جنوبی بیشترین حساسیت روی مسائل همسایه شمالی این کشور (کره
شمالی) است.